The fault is in our stars
The fault is in our stars
کنار حوض،روی سنگ دور باغچه به سختی خودم رو جا دادم و نشستم.
آسمان شب همیشه بهترین جاییست که میشود رویا صید کرد..هرستاره یک طعمه..
عادت داشتم، دلم که میگرفت از خانه و اهالی اش، پناهگاهم خانه مادربزرگ بود..
روز های عادی روی زمین نمیخوابم از وسواس هجوم حشرات
اما شب هایی که دلم گرفته است مثل امشب ...برایم چندان اهمیتی ندارد مارمولکی از رویم بگذرد ..
یادگرفته ام دب اکبر و اصغر را پیدا کنم و بعد ستاره قطبی را..
ستاره قطبی عزیز
از سال پیش که در فصل نجوم پیدا کردنت را یاد گرفتم
خیلی روزها گذشته
خیلی دفعات مکرر سراغت آمدم لاکن تو هیچگاه نگفتی که من کدام طرف هستم و راهم به کدامین سو ست.
چه فایده که من مدام تو را بجوییم؟من که میدانم بازهم نمیفهمم کدام طرف نشانیه رویای من است.
خانه ی دوست خانه ی عشق خانه ی گرم
همه را میدانم و نمیخواهم..
ستاره قطبی عزیز دوستت دارم!
نمیخواهد گرمایت را کم کنی،قرمز شوی.
نمیخواهم کم بشوی بسوزی.
آبی ،داغ و کم نور بمان. همینگونه..
"فکر میکنم هنر اصلی، هنر فاصلهها باشد، زیاد نزدیک به هم میسوزیم، زیاد دور، یخ میزنیم. باید یاد بگیریم جای درست و دقیق را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.
دیوانهوار
کریستین بوبن "
من قول میدهم از دور دوستت داشته باشم
میدانم..میدانم خیلی از قسمت های آسمان هست که نمیتوانم به آنها فکر کنم
اجازه ندارم به آنها فکر کنم
نمیدانم کجاست. چگونه ب مقصد باید رسید.
مثل تو میماند ستاره قطبی شیرین من
هیچگاه نشانی را به من نمیدهی
فکر کردن به آنها فقط باتری ساعت را هدر میدهد
خودم میدانم ..اما باز هم دلم میخواهد فکر کنم..فکر میکنم . دست خودم نیست..شهوت من فکر کردن به رویا شده
خواب را از من میگیرد
تو ستاره قطبی من راه آن قسمت را بلدی
همان جا که احاطه شده از ستاره های آبی و داغ
درون آن قسمت انگار که تمام آرزوهارا ذخیره کنی،
همه شان آنجا هستند! بالای سر نمیدانم که
بالای خیابان نمیدانم چه
منظره ی چشمان فلانی..
کمی تو رویای من را داشته باش..ستاره!
Stars shining bright above you
e
- ۹۶/۰۵/۰۷